ساواک پیدایش تا سقوط

ساخت وبلاگ
 

***  تاسیس و ساختار اداری

         

بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و افزایش قدرت و اختیارات محمد رضا پهلوی ، طرح تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به منظور کنترل امنیتی کشور ، جلوگیری از هرگونه توطئه علیه مصالح کشور ،جاسوسی و سرکوب مخالفان سلطنت از جمله توده ای ها در 23 اسفند 1335 در مجلس شورای ملی تصویب می شود و به زودی عنوان مخوف ترین سازمان امنیتی کشور در سرکوب مخالفان سلطنت را کسب می کند و انقلابیون و آزادی خواهان زیادی را شکنجه و قتل عام کرد. این سازمان ارتباطات مهمی با سازمان سیا و موصاد داشته است.

ریاست ساواک توسط شاه تعیین می شد و به عنوان معاونت نخست وزیری فعالیت می کرد. ریاست خود شامل دو معاونت عملیاتی و اداری بود . دفتر اصلی آن هم در خیابان سلطنت آباد (خیابان خواجه عبداله انصاری فعلی) تهران قرار داشت و تحت قوانین مربوط به دادگاه نظامی مصوب 1317 فعالیت می کرد.

در طول زمان ،سیستم اداری ساواک با تغییراتی مختلفی مواجه می شد از جمله این ادارات (ارکان) می توان به موارد زیر اشاره کرد:

رکن یک (امور اداری ، تشریفات ومخابرات) ، رکن دوم (جاسوسی و جمع آوری اطلاعات خارجی) ، رکن سوم ( مشهور به اداره امنیت داخلی و با هدف جمع آوری اطلاعات و اقدامات مخالفان علیه امنیت داخلی و نظام شاهنشاهی در داخل و خارج کشور) ، رکن چهارم (حفاظت فیزیکی اسناد ، اماکن و پرسنل) ، رکن پنجم ( اقدامات فنی و تکنیکی مانند شنود و استراق سمع ، میکروفن گذاری ، عکاسی  و ... ) ، رکن ششم (حسابداری ، بودجه وبرنامه ریزی مالی ، کارپردازی ، امور موتوری) ، رکن هفتم (تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات جمع آوری شده در رکن دوم و سوم ، تهیه بولتن خبری روزانه) ، رکن هشتم (عملیات ضد جاسوسی و مقابله با عملیات خرابکارانه عوامل خارجی علیه کشور، کنترل سفارت خانه ها در ایران) ، رکن نهم (واحد تحقیقاتی و آرشیو سازمان برای دسترسی به اطلاعات شخصی افراد) ، رکن دهم (واحد آموزش پرسنل در زمینه زبان خارجی ، خط شناسی ، بازجویی و شکنجه ، مخابراتی) ، رکن یازدهم (بازرسی و رسیدگی به شکایات و تخلفات)

 

***  سران ، مدیران ارشد و  بازجو های مشهور ساواک


تیمور بختیار ، پاکروان ، نصیری ، مقدم ،فردوست

 

در مجموع  عمر 22 ساله ساواک تا انحلال آن در 17 بهمن 57 چهار نفر به ریاست آن رسیدند :

1-  سرلشکرتيمور بختيار (دوران تاسیس و راه اندازی از فروردین 46 تا 24 اسفند 1339)

او متولد 1293 شهرکرد و پسر عموی شاپور بختیار و ثریا اسفندیاری " همسر دوم محمد رضا شاه" بود. به دلیل خوش رقصی های بسیار و همینطور خدمات شایان او در جریان کودتای 28 مرداد 32 به درجه سرتیپی و فرماندار نظامی تهران ارتقای درجه پیدا کرد ، اوتوانست با سرکوب و اعدام گسترده حزب توده و فدائیان اسلام همچنین دستگیری دکتر فاطمی "وزیر خارجه دولت مصدق" اعتبار زیادی برای خود کسب کند . در مهر 1335 به درجه سرلشکری و در اسفند 35 به عنوان اولین ریس ساواک (در کابینه دکتر اقبال و شریف امامی) و در سال 38 هم به درجه سپهبدی رسید. با افزایش قدرت وی و در جریان مسافرت وی به امریکا برای ارسال نامه شاه  مبنی بر درخواست کمک های مالی و نظامی به رئیس جمهور امریکا " جان اف کندی"  در اسفند 1339 ، مباحثی ماند فساد هیئت حاکمه ایران و ناتوانی شاه در اداره کشور مطرح شد که نارضایتی شاه از ایشان و عزلش از ریاست ساواک در اسفند 39 را در پی داشت. پس از استعفا همچنان به انتقاد از دربار ادامه داد. لذا در هفتم بهمن 1340 از ایران تبعید و در مهر 1341 اجبارا  او را بازنشسته نمودند و به سوئیس رفت. سال 1346 با ادامه انتقادات او از شاه و دیدار با مخالفان نظام و همچنین اتهام دست داشتن او در اقدام برای خرابکاری (متهم به بمب گذاری با ده کیلو بمب در اتومبیلی در سفر شاه به آلمان غربی) ، دادگاه ایران غیابا دستور بازداشت ومصادره اموال وی را صادر می کند . در فرودین 47 درلبنان به جرم داشتن اسلحه دستگیر و نه ماه زندانی می شود و لبنان با فشار و حمایت فرانسه ، مصر ، عراق ، سوئیس و دیگر کشورهای عربی ، حاضر به تحویل بختیار به ایران نمی شود. با دعوت احمد حسن البکر رئیس جمهور عراق مبنی بر اعطای پناهندگی سیاسی به وی در اردیبهشت 48 وارد عراق شد. با بالا گرفتن اختلافات با تصویب مجلس ملی و سنا در 27 خرداد 48  اموال او مصادره ( حدود 450 میلیون تومان) و دادگاه عالی ارتش در بیست ویکم شهریور 48  غیابا وی را به جرم خیانت  به میهن به اعدام محکوم می کند. سرانجام ساواک در 16 مرداد 49 با تطمیع یکی از دوستان بختیار " آگلن ، سرگرد توده ای نیروی هوایی " در شکارگاهی در دیاله او را ترور می کند . فردوست " رئیس دفتر اطلاعات ویژه وقت" در کتاب خاطرات خود (صفحه 421-422 ) به این موضوع اشاره می کند و می نویسد ضارب پس از بازگشت به ایران و دریافت پاداش خود به امریکای جنوبی رفت . اما پرویز ثابتی "مدیر کل رکن سوم و مسئول پرونده دستگیری بختیار در زمان حادثه" در کتاب خود (صفحه 187) بیان می دارد یک برنامه هواپیما ربایی صوری و فرود آن در عراق ترتیب داده شده بود و آگلن صرفا باید با جلب اعتماد بختیار او را به ایران می کشاند تا دستگیرشود ، اما  او در یک فرصت مناسب خودسرانه او را ترور کرده است.

2- سرتیپ حسن پاكروان (دوران ساماندهی و آموزش از 24 اسفند 39 تا بهمن 43)

متولد 1290 تهران می باشد. او پس از تیمور بختیار به ریاست ساواک منصوب شد . از وقایع مهم دوران او می توان به حمله به مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین 42 ، قیام 15 خرداد ، تبعید آیت اله خمینی به ترکیه در آبان 43 و ترور حسنعلی منصور در بهمن 43 اشاره کرد. ایشان با نخست وزیری هویدا از ساواک برکنار شد و در مقاطع مختلف به عنوان وزیر اطلاعات ، سفیر ایران در پاکستان و فرانسه ، بازرسی شاهنشاهی و مشاور دربار فعالیت نمود. وی در 27 بهمن 57 دستگیر و در دادگاهی به ریاست آیت الله خلخالی به همه اقدامات خود اعتراف می کند. در نهایت وی در 22 فروردین 58 به اتهام خیانت و مفسد فی الارض در زندان قصر  تیرباران شد.

‌ 3- سپهبد نعمت‌الله نصيري (دوران اقتدار و سرکوب از بهمن 43 تا 17 خرداد 57)

متولد مرداد 1289 سمنان و فارغ التحصیل ممتاز دانشکده افسری بود . او در زمان کودتای 28 مرداد سرگرد و رئیس گارد شاهنشاهی و مسئول ابلاغ حکم برکناری مصدق را بود. بعد از کودتا به درجه سرتیپی رسید و در 6 بهمن 43  از ریاست کل شهربانی به به ریاست ساواک رسید . در دوران ریاست او بر ساواک  ، زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری برای هماهنگی بین ساواک ارتش و ژاندارمری در محل زندان ویژه (زندان توحید فعلی در خیابان فردوسی) تشکیل شد. در مهر ماه 1350 بعد از جشن های 2500 ساله به درجه ارتشبدی ارتقا یافت . با بالا گرفتن موج انقلابی کشور ، در 17 خرداد 57 برکنار و به عنوان سفیر ایران در پاکستان از کشور خارج می شود.

در شهریور 57 ارتشبد غلامرضا ازهاری "نخست وزیر وقت"  برای آرام کردن جو انقلابی ، نصیری را از با  یک هواپیمای اختصاصی  به کشور فرا خوانده و به جرم فساد مالی و سیاسی محاکمه و زندانی نمود.

با شدت گرفتن جریان انقلابی ، آخرین نخست وزیر دوران پهلوی" شاپور بختیار"  ساواک را  در 17 بهمن 57 منحل نمود. نصیری در 22 بهمن وی توسط انقلابیون در زنددان جمشیدیه دستگیر و در دادگاهی به ریاست آیت الله خلخالی  محاکمه و در شبانگاه  26 بهمن 57 در پشت بام مدرسه رفاه تیرباران شد.

4-سپهبد ناصرمقدم‌ (دوران ضعف و سقوط از خرداد 57 تا 17 بهمن 57 )

متولد تیر  1300 تهران و دانش آموخته دانشکده حقوق دانشگاه تهران و دانشکده افسری بود. بعد ازقیام 15 خرداد 42  تا  سال 49 به ریاست رکن سوم ساواک رسید . بعد از آن دوباره به ارتش بازگشت تا اینکه درخرداد 57 به جای نصیری به ریاست ساواک رسید . پس از انقلاب در دادگاهی به ریاست آیت الله خلخالی  محاکمه و در 22 فروردین 58 اعدام و در قبرستان ابن بابویه قم دفن گردید.

 

-  از دیگر مدیران ارشد و معاون های مشهور ساواک می توان به افراد زیر اشاره کرد :

حسین فردوست : متولد 1296 تهران همبازی و همکلاسی و دوست صمیمی شاه (در ایران و سوئیس)  بود. او در سال 1338 به عنوان رئیس دفتر اطلاعات ویژه شاه و در سال های 1340-1352 به عنوان قائم مقام ساواک و از سال 1350-1357 رئیس سازمان بازرسی کل کشور فعالیت داشت. او  در کنار تیمسارعباس قره باغی "رئیس ستاد ارتشداران" نقش تعیین کننده ای در صدور اعلامیه بی طرفی ارتش در 22 بهمن57 داشت. وی در کتاب "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" به نگارش خاطرات زندگی خود می پردازد . بعد از انقلاب به صورت مخفی زندگی می کرد تا اینکه در آبان 62 توسط اطلاعات دستگیر می شود و نهایتا در 28 اردیبهشت 1366 در حالی که در بازداشت به سر می برد درگذشت و در بهشت زهرا مدفون گردید.

حسین علوی کیا : متولد (1291) 1912 همدان بود . دارای تحصیلات نظامی بوده ودر دوره مصدق ریاست شعبه تجسس رکن دوم ارتش را بر عهده داشت ؛ اما به دلیل ارتباط با دربار برکنار شد. وی از بنیانگذاران ساواک محسوب شده و در دوره  تیمور بختیار به عنوان مدیر داخلی و در دوران پاکروان به عنوان قائم مقام فعالیت نموده است. در سال 1346 بعد از ماجرای بمب گذاری در سفرشاه به آلمان و تظاهرات دانشجویان  از ریاست بخش برلین ساواک برکنار شد . در سال 1355هم برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد تا اینکه در اردیبهشت 1392( آوریل 2013) در کالیفرنیا درگذشت.

علی معتضد "علی نخجیری اصفهانی":  متولد اصفهان و قائم مقام سازمان از فروردین 52 تا خرداد 57 بود، وی پس از برکناری نصیری درخرداد 57 به عنوان سفیر ایران در سوریه مشغول به کار شد .

پرویز ثابتی : قائم مقام سازمان در دوران سپهبد مقدم، مدیر رکن سوم از سال 52 تا  57 و با نام مستعار عالیخانی ، متولد 1315 در شهر سنگر سمنان و دارای لیسانس حقوق بود، در بهمن 1337 به عنوان تحلیلگر سیاسی به ساواک پیوست و برای سران سازمان و حتی شاه تحلیل سیاسی می نوشت . او در آبان 57 بهلندن و سپس امریکا رفت و در سال 1391 کتاب "در دامگه حادثه " که مروری بر خاطرات سیاسی او می باشد را در لس آنجلس منتشر نمود.

 

-  از مشهورترین شکنجه گران کمیته مشترک ضد خرابکاری هم می توان به موارد زیر اشاره کرد :

بهمن نادری پور ( نام مستعار تهرانی متولد 1324 تهران ، در سال 46 به استخدام ساواک درآمد . در سال 58 توسط نیروهای انقلابی دستگیر و در 3/4/58 به حکم دادگاه انقلاب تیرباران شد )

فریدون توانگر (نام مستعار آرش ، متولد 1329 تهران ، مشهور به خشن ترین بازجو،  وی در دادگاه ضمن اظهار ندامت مدعی بود ساواک او و همکارانش را شستشوی مغزی داده و قربانی منافع سازمان شده است و تقاضای بخشش کرده تا گذشته شوم خود را جبران کند .او با حکم دادگاه در 3/4/58 تیرباران شد)

رضا عطارد پور مجرد (با نام مستعار دکتر حسین زاده متولد 1317 کاشان، فوق لیسانس علوم سیاسی ، در سال 38 به استخدام ساواک درآمد ومهمترین فرد در کشف و سرکوب واقعه سیاهکل در سال 49 بود .وی قبل از انقلاب از کشور گریخت  )

 منوچهروظیفه خواه ( با نام مستعار دکتر منوچهری متولد 1319 که با وقوع انقلاب به انگلیس فرار کرد)

 ناصر نوذری( با نام مستعار رسولی ، متولد 1319 رامهرمز ، آموزگار و خبرچین ساواک ، استخدام در ساواک در تیر 1350 ،  فرار از کشور در بهمن 57)

 فرج اله سیفی کمانگر( با نام مستعار کمالی ، متولد 1297 سنندج ، بعد از بازنشستگی از ارتش از سال 1350 به عضویت ساواک درآمد، بعد از انقلاب مخفی شد اما در 20 اذر 58 که بری گرفتن گواهی عدم تعقیب به زندان اوین رفته بود شناسایی و دستگیرشد و در دی ماه 1358 با حکم دادگاه اعدام شد.)

محمدعلی شعبانی ( با نام مستعار دکتر حسینی  متولد 1302 گلپایگان دارای مدرک چهارم ابتدایی ، متخصص شکنجه با کابل و دستگاه آپولو ، وی در 24 اسفند 57 پس از محاصره شدن منزلش توسط انقلابیون خودکشی کرد و در 12/2/58 درگذشت)

 محمد حسن ناصری (با نام مستعار دکتر عضدی ، متولد 1313 شاهرود ، استخدام در ساواک در سال 43 ، فرار از کشور در قبل از انقلاب)

احمد معصومی کوچصفهانی (با نام مستعار موید ، متولد 1303 رشت ، آموزگار و فوق لیسانس علوم اجتماعی بوده است.  در سال 38 به استخدام ساواک درآمد و متخصص خط شناسی ، وی در 16 بهمن 57 بازنشست می شود ، در چهارم اسفند بازداشت و دادگاهی می شود  و نهایت در سحرگاه 22 اسفند 57 تیرباران شد )

از مهمترین ابزارهای شکنجه که توسط ساواک استفاده می شد می توان به شلاق و کتک کاری ، سوزاندن بدن ، شوک الکتریکی ، بی خوابی ، آویزان کردن برای ساعات متوالی ، ادرار در دهان (مانند بازجو تونگری- منوچهری) ،  داخل کردن آب جوش و شیشه در مقعد ، ناخن و دندان کشیدن ، بستن و آویزان کردن جسم سنگین به بیضه و .... اشاره کرد.

  

 

*** مهمترین ترورها و اقدامات :

- سرکوب ، شکنجه ، تبعید و قتل عام بسیاری از مخالفان ، انقلابیون و آزادی خواهان اعم از مذهبی ، جبهه ملی ، کمونیست و ...

- ترور تیمور بختیار اولین رئیس ساواک در دیاله عراق  در 16 مرداد 49

-  همکاری در سرکوب قیام سیاهکل در بهمن 1349 (چریک های فدائیان خلق در 19 بهمن با هدف آزادسازی یکی از اعضای خود به پاسگاه سیاهکل حمله کردند . در این درگیری دو نفر از فدائیان خلق در جریان حمله و ده نفر هم از آنها در اسفند همان سال اعدام و یک نفر زیر شکنجه کشته شد)

-  دستگیری 69 نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق (با گرایشات اسلامی- سوسیالیستی و با رویکرد مبارزه مسلحانه با نظام پهلوی). آنها در سال 1350 که در صدد برنامه ریزی برای اقدامات خرابکارنه ، قطع برق سراسری  ، اخلال در جشن های 2500 ساله ، اقدام به ربایش شهرام پهلوی نیا "فرزند اشرف پهلوی"  بودند . با افشای عملیات محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان و مسعود رجوی  دستگیر و 9 نفر دربهار 51 اعدام شدند ، رجوی (رهبر فعلی سازمان مجاهدین) هم به دلیل همکاری به حبس ابد محکوم شد .

- حمله همزمان به پنج خانه تیمی سازمان چریک های فدایی خلق در تهران درشامگاه 26 اردیبهشت 1355 که در جریان تیراندازی 20 نفرکشته شدند .حمید اشرف"رهیر سازمان"  از مهلکه گریخت ؛ اما طی یک درگیری در هشتم تیر 55 در خانه ای در مهراباد به همراه نه نفر از همدستانش  کشته شد.

- کشته شدن بهرام آرام رهبر شاخه نظامی سازمان  مجاهدین خلق قبل از انشعاب ، منفجر کردن خودش با نارنجک دستی  طی تعقیب و گریز از دست ماموران ساواک

از دیگر اقداماتی که به ساواک نسبت داده شده ولی خود سازمان منکر آنهاست می توان  اشاره کرد به:

قتل غلام رضا تختی در 17/10/1346 در هتل آتلانتیک تهران که ظاهرا خودکشی و به دلیل مشکلات خانوادگی به نظر می رسید،

مرگ دکترعلی شریعتی مزینانی (جامعه شناس و اندیشمند بزرگ ، مرگ 29 خرداد 56 در انگلستان)

مرگ مصطفی خمینی ( متولد 1309 قم ، فرزند بزرگ رهبر نقلاب ، فوت در دوران تبعید به علت مبارزات سیاسی در اول آبان 56)

صمد بهرنگی (متولد 1318 شهر تبریز ، معلمی با گرایشات کمونیستی، نویسنده  داستان های جنجالی "پاره پاره " و "ماهی سیاه کوچولو " مرگ 9/6/47 در رود ارس ظاهرا  به علت غرق شدگی)

آتش سوزی سینما رکس آبادان و زنده در آتش سوختن 337 انسان بیگناه (به قولی دیگر 477 ، 600 ، 700 نفر) در شب 28 مرداد 1357 هنگام نمایش فیلم  اعتراضی گوزنها اثر مسعود کیمیایی که نیم نگاهی اعتراضی هم داشت به سرکوب فدائبان خلق سیاهکل در سال 49 .

ساواک دست داشتن در موارد مذکور را رد می کرد و علت مرگ تختی را خودکشی و به علت اختلاف خانوادگی و سرخوردگی و شکست ورزشی ، مرگ شریعتی را اعتیاد و زیاده روی در مصرف الکل ، فوت مصطفی خمینی را مسمویت غذایی و صمد بهرنگی راغرق شدن و آتش سوزی سینما رکس را توسط انقلابیون به منظور مخدوش کردن چهره ساواک! عنوان می کند . ( ظهور و سقوط سلطنت پهلوی نوشته فردوست، در دامگه حادثه  نوشته پرویز ثابتی ، صفحه 242-244)

قانون و آیین نامه اجرایی تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی...
ما را در سایت قانون و آیین نامه اجرایی تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sobhe-emrooze-iran بازدید : 264 تاريخ : سه شنبه 13 تير 1396 ساعت: 1:33